مفهوم هويت
وقتي بحث از هويت پيش مي آيد، ديدگاههاي پيچيده وگاهي متضاددرابعادي گسترده مطرح مي شود. دراين يادداشت سعي شده اجماعي ازديدگاههاي صاحبنظران حول مفهوم هويت درارتباط بامسائل اجتماعي وفرهنگي بخصوص معماري مطرح گردد. اريكسون يكي ازجامعه شناسان معروف اين مفهوم راقائل به دوبخش مي داند. « اول يكي شدن باخود وديگري مشاركت باديگران دربعضي ازاجزاي ذاتي ». اوفرايند هويت رايك سيستم كنترل مي داند كه مجموعه اي ازهنجارهاوناهنجارهارادرفردبوجود مي آورد. استوارت هال معتقداست هويت يك رونددرحال شدن است كه يك شناسنامه وعامل شناخته شدن است. برخي هويت رايك مفهوم ارتباطي مي دانندكه بوسيله تشابه هاوتفاوتهاباديگران مفهوم پيدامي كند.
بسياري ازروشنفكران ايراني، هويت امروزجامعه ايران راداراي سه لايه فرهنگ ديني، ملي وبالاخره فرهنگ وتمدن مدرن مي دانندكه باهم دروجودهرايراني درگيراست كه پيوندمناسب اين سه لايه متناسب باروح مكان وزمان درتكامل هويت امروز جامعه ايران مفيدباشد.
عمده ترين نكته ي مفهوم هويت، عوامل موثربرشكل گيري آن است كه اززبان « اندرسون » بدين صورت تبيين شده است.
1-فضاي حاكم برفردياجامعه كه درواقع نوعي فضاشناسي ومحيط شناسي فردياجامعه تلقي مي شود.
2-چرخش يااستمرارروندها
3-روندهاي هويتي همزمان وحتي همزمان گرائي هاي متفاوت.
چه كرده ايم؟
تكامل وپالايش الگوها وعناصرمعماري ايران دردوره هاي مختلف تاريخ، سبب شده اين عناصرهويتي مستقل اززمان شده وشان تجريدي به خودگيرند. اين مفاهيم والگوها، نبايدبه صورت مستقيم درمعرض خلاقيت فضائي قرارگرفته وبه اثرمعماري تبديل شوند، بلكه بايددريك روندخلاقيت فكري ازيك مرحله تجريدي عبوركرده وبه يك بيان ياايده معمارانه بدل شوند.
درطول دوران معاصر، اندك معماراني اثرآنهاداراي چنين بيان معماري بوده است. عده كثيري يابه تقليد صرف ازگذشته پرداخته يااينكه اين بيان معماري رابه صورت التقاطي باعناصرمدرن درهم آميخته اند. متاسفانه درمعدودمواردي هم كه ارتباط شايسته اي بين معماري سنتي ومدرن برقرار گرديده، معماري بصورت تك بنادرآمده وقابليت هويت بخشي خودراازدست داده است.
براي مثال برج آزادي تهران،عليرغم همه پتانسيل هاي مثبت براي شكل دهي به هويت محيط اطراف خود به صورت بنايي تشريفاتي درآمده وازقابليت تبديل طرح به يك مفصل درساختار فضايي شهرغفلت شده است.گوئي زمان درمجموعه آزادي متوقف شده است. نمادهاي شهري ازمسجدگرفته تابازاروميدان جزوبخشي ازروح شهرمحسوب مي شوندكه علاوه برهويت بخشي محيطهاي شهري، ايجادكننده حس تعلق به مكان ونشانه اي ازوجودعقيده اي مشترك هستند. عدم شكل گيري عناصرلازم براي ارتباط دهي اين نمادهابامعماري امروز، علاوه براحساس جدائي ازگذشته، سبب قطع تداوم روندهويتي معماري ايران گشته است.
عليرغم دغدغه هميشگي معماران ايران درجهت برقراري پيوند بامعماري گذشته وتامين تداوم آن، عمدتااين تلاشهاناموفق بوده كه صرفنظرازضعف مديريت شهري، عدم انسجام لايه هاي فرهنگي عمده معماران مي باشد. يافتن راه حلهايي براي آنچه كه معماري امروزايران راازمحتواومفاهيم عالي تهي كرده ودچاربحران هويت نموده، تنهاراه خروج ازبحران پيش آمده است.
عمده ترين مشكلات معماري امروزايران، نكات ذكرشده درذيل است:
- انقلاب اسلامي به عنوان حكومتي منحصربفرد، تجربه ايدئولوژيكي جديدي مي باشدكه درتكميل زيرساختهاي فرهنگي، كاستيهاي زيادي به همراه داردكه پي ريزي مباني فرهنگي متناسب باروح مكان وزمان، قابليت انسجام بخشي به همه عرصه هاي فرهنگي رادارد.
- ضعف نظام مديريت ونظارت درعرصه معماري وشهرسازي
- عدم تبيين الگوهاي سنتي معماري ايران بصورت فرهنگ نامه اي مدون جهت استفاده درطرحهاي معماري وشهرسازي
- استفاده نا مناسب ازفرهنگ هاي بومي واقليمي وتكامل آن باروح زمان
- عدم شكل گيري موسسات غيردولتي منسجم درراستاي مشاركت مردم جهت تصميم گيري درمورد محيط زندگي خود.
- فرهنگ مصرفي جامعه ايران.
- عدم توجه به پتانسيل بافت هاي سنتي درجهت پيوندبامعماري امروز.
- رويكردهاي تاريخ گرايانه بدون توجه صحيح به مولفه هاي معماري مدرن.
- لزوم توجه به رابطه بين معمار، اثرومخاطب به عنوان سه ركن اساسي معماري كه علاوه برشكل گيري يك معماري مناسب، سبب انسجام هويتي آنهانيزمي شود.
مواردفوق تنهاقسمتي ازحلقه هاي مفقوده معماري معاصر ايران مي باشد. البته روندجهاني شدن نيزبرعوامل ذكرشده بي تاثيرنيست، چنانكه استوارت هال اعتقاددارد، منطق هويت به پايان خودرسيده ودرواقع جنبه هاي بزرگ هويت اجتماعي ازقبيل طبقه اجتماعي، مليت، نژاد، جنسيت و... درمعرض شكست قرارگرفته است.اواعتقادداردفردتك مركزي گذشته تبديل به يك فردچندمركزي گشته كه اين تكثرمنشاضعيف شدن لايه هاي هويتي فردشده است.
![](http://www.uploadtak.com/images/v5373_comment2.gif)
منبع:
http://memaran.ir/
نظرات شما عزیزان:
|